ابلق؛ موشها، آدمها و موش آدمها!
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۳۶۲۵۲
به گزارش خبرنگار ایسکانیوز- هومن جعفری، سومین فیلمی که در جشنواره فجر امسال دیدم، ابلق بود که یکی از تحسین شده ترین فیلمهای امسال جشنواره تا اینجای کار است تا جایی که برایش سانس ویژه میگذارند. روایت درخشان نرگس آبیار از زندگی در حاشیه شهر، در حلبی آبادی که مردم در آن، به کار تولید و توزیع فرآورده های خانگی مانند ترشی، بادمجان سرخ کرده و عرقیجات خانگی میپردازند و از این راه لقمه نانی در میآورند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ماجرا اما از زاویه دید راحله(با بازی تماشایی الناز شاکردوست) روایت میشود. زنی که علی شوهر کفترباز بی درآمدش( هوتن شکیبا)، زیر منت جلال، داماد خانواده او روزگار میگذراند. پیچ اصلی داستان وقتی است که راحله به نگاههای جلال به خود شک میکند و این شک به یقین تبدیل میشود.
قصدی برای لو دادن داستان ندارم و خیلی نمیخواهم وارد جزییات شوم. این فیلم را صاف و ساده دوست داشتم. دنیای آدمهایش برایم کاملا باورپذیر است. ابلق فیلمی است کاملا نمادین. هرآنچه در این فیلم میبینید نمادین است. از حضور حاشیه نشینانی که در کنار یک محله بالای شهری زندگی میکنند و خوشگذرانیهای آنها، نور شبانهای است که به زندگی آنها میتابد تا موشهایی که به شکل نمادین به تمام عرصههای زندگی این مردم سختی کشیده رسوخ میکنند و شهرداری برای نابود کردنشان طعمههای بیثمر میگذارد. جلال نماد تزویر است که چهرهای مذهبی و خیر به خود میگیرد اما باطنش فاسد است. علی، نماد طبقه محرومی است که رویای یک شبه ثروتمند شدن را دارد. رحیم برادر بزرگتر علی(با بازی مهران احمدی) میفهمد حقیقت چیست اما از ترس برهم خوردن مناسبات خانوادگی ترجیح میدهد موضع نگیرد. او نماد آدمهای سرد و گرم کشیدهای است که از برملا شدن حقیقت میترسند و مصلحت وادارشان میکند ناحق شدن حق را ببینند.
فیلم نرگس آبیار حرف برای گفتن زیاد دارد. خیلی زیاد.
انتهای پیام/
هومن جعفری کد خبر: 1088819 برچسبها فیلم ابلق نرگس آبیار جشنواره فیلم فجرمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: فیلم ابلق نرگس آبیار جشنواره فیلم فجر آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۳۶۲۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازگشت محکوم به مرگ از پای چوبه دار
سحرگاه چهارشنبه گذشته سه مرد که در سه پرونده جداگانه دست به جنایت زده بودند، در زندان قزلحصار پای چوبه دار رفتند. اما فقط یکی از آنها مهلت زندگی دوباره پیدا کرد و پرونده زندگی دو نفر دیگر بسته شد.
بهزاد، مرد جوانی است که ۱۰ مهر سال ۹۹ مرد میانسالی را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود. وی در بازجوییها گفته بود: مدتی قبل تصمیم گرفتم یک موتورسیکلت بخرم و یکی از دوستانم، مقتول را به من معرفی کرد. با مقتول تماس گرفتم و قرارهایمان را گذاشتیم. روز حادثه مقتول به خانهام آمد تا موتور را تحویل بگیرم و هزینه خرید را به او پرداخت کنم. من برای پذیرایی از او به آشپرخانه رفتم تا برایش چای بیاورم. اما ناگهان او از پشت سر به من حمله کرد. آن طور که متوجه شدم، قصدش این بود که مرا به قتل برساند تا اموال خانهام را سرقت کند. او با چاقو ضرباتی به من زد که وقتی دیدم قصد کشتن مرا دارد، چاقویی از آشپرخانه برداشتم و چندین ضربه به او زدم که کشته شد.
متهم از سوی قضات به قصاص محکوم شد، اما وقتی پای چوبه دار رفت، موفق شد از خانواده مقتول مهلت بگیرد و بدین ترتیب به سلول خود بازگشت.
اما یکی از محکومانی که قصاص شد، مرد جوانی بود که ۵ شهریور سال ۹۵ در درگیری خیابانی بر سر چشم در چشم شدن پسر جوانی را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود. او چند هفته قبل نیز برای اولین بار پای چوبه دار رفت، اما از اولیای دم مهلت گرفت تا اینکه سحرگاه چهارشنبه گذشته اولیای دم بر اجرای مجازات اصرار کرده و حکمش اجرا شد.
محکوم دوم نیز مرد جوانی بود که ۲۴ اردیبهشت سال ۱۴۰۱ پسر عموی خود را در مسعودیه تهران به قتل رسانده بود. او درباره انگیزه خود گفته بود: به خاطر آدمربایی و سرقت مسلحانه بازداشت بودم، اما وقتی آزاد شدم، فهمیدم پسر عمویم برایم جادو و زندگیام را نابود کرده بود. از شهرستان محل زندگیام چاقویی تهیه کردم و راهی خانه پسر عمویم در تهران شدم و او را به قتل رساندم. مرد جوان نیز باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، حکمش اجرا شد.
روزنامه ایران